با عرض سلام خدمت تمامی بازدید کنندگان از این وبلاگ. خدمت شما عارضم بنده به همراه چند تن از دانشجویان شهر اسلامیه عاضم اردوی جهادی شدیم که جاتون خالی خیلی خوش گذشت و دوستان سوتی های عجیبی میدادن که فکر کنم تحت تاثیر جو اونجا قرار گرفته بودن. در ادامه به چندتا از اونا اشاره میکنم:

روح الله رضوی: دستنت د چرب نشه- یک کیلو قیمه- وسیله- لب به لب ,دندو کنیه.

. مهدی هوشیار: پستک- محمود جمعی- یخچال

 علیرضا بهمدی: سوتی انداختن- یکی از حرم های امام رضا- اینا که از خودت نیست, ماله خودته

 صادق سعیدزاده: فورتا فورت- پس شما پدرشنه- باپیچ بچرخنه- ار جدول نکشه- فکرت پس چکرده- خوردن ناخن بسیار کثیف پا

 محمد عزت طلب: پیش دانشگاهی فتح الله زاده- شککه- هوا ستاره داشت- شخکه- مشفوم- اشکمش بالا مکشده پایش بالا نمکشده لاستیک قطار- مدنی خ پایم درد مکنی- تعاونی الی تق و تقوا- بابایت درد ناراحتیده

 حمید یزدان پناه: کیوی سیب- فیس تا فیس- آقای دلارام مدادو ار سرشه مکنن- قشنگ از زیر زبون ادم الکی- اخر, اخرش ورمگویده- همته دست به دست کنیه- خط خنمه- ای هم از جز, ای دوتا

 محمود جمعی: تمرکس- فامیل برارت چنه- احساس فکر مکنی

 میثم مینایی: بیا برم هو سر دیگ بشویمه- کال

 اینجانب: چراغ راهنمایی- هرچم خودم ر یواش گفت- تک بعدی- مزه جوجه کباب مکنده- برو غذایو بشو- زر زنو- استشمام یعنه حمام کرده- آهنگ نگاه کن- رمزن